فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

A Few

معنی و نمونه‌جمله‌ها

determiner

تعدادی، چندی، مقداری، چند، چندتا (همراه با اسم‌های قابل‌ شمارش جمع)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

I’ll be there in a few minutes.

چند دقیقه‌ی دیگر آن‌جا خواهم بود.

A few students were absent from the class today.

چند نفر از دانش‌آموزان امروز غایب بودند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She invited a few friends to her birthday party.

او تعدادی از دوستانش را به مهمانی تولدش دعوت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد a few

  1. determiner a small number of things or people, typically more than one but not many

ارجاع به لغت a few

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «a few» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/a-few

لغات نزدیک a few

پیشنهاد بهبود معانی